نشست تخصصی آینده پژوهی فرهنگ و تمدن اسلامی برگزار شد

neshast-3s00x105

نشست تخصصی آینده پژوهی با عنوان آینده نگری ؛ فرهنگ و تمدن اسلامی روز دوشنبه مورخ 9 آذرماه با حضور دکتر عبد الرحیم گواهی ،دبیر شورای آینده نگری فرهنگستان علوم و رئیس انجمن آینده نگری ایران در تالار اجتماعات دانشکده علوم پایه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) برگزار شد.

دکتر گواهی در این نشست تخصصی سخنرانی خود را با بحث «آینده فرهنگ و تمدن اسلامی» آغاز کرد و گفت :اولا ما با یک مبحث «آینده نگرانه» یا «آینده پژوهانه» سر و کار داریم و ثانیاً با بحثی در حوزه دین، یعنی فرهنگ و تمدن اسلامی رو برو هستیم بدین ترتیب، چنانکه آینده ­نگری یا آینده پژوهی را یک علم به حساب بیاوریم بدین ترتیب وارد صورتی از بحث «علم» و «دین» شده ­ایم که در این مورد خاص حوزه علمی ما «آینده نگری» و حوزه تفکر دینی ما نیز  « فرهنگ و تمدن اسلامی» است. اما سؤال مهمی که مطرح می ­شود آن است که آیا حوزه جدید معرفتی «آینده پژوهی» یک علم است یا خیر؟ که فوراً در ذهن این متبادر می­ شود که تعریف علم چیست؟ تا بعد ببینیم «آینده نگری» علم است یا نه؟ خوب، ساده­ ترین تعریف از علم آن است که به توصیف چگونگی هستی ­ها می ­پردازد. بعدها برای تمیز بین علم و فلسفه، تجربه پذیری و تکرار پذیری را هم به تعریف علم افزودند که به نوبه خود افزایش بدی نبود، الّا اینکه دامنه علم را محدود ساخت.

دکتر گواهی در ادامه افزود: تا حوزه عمل و اندیشه شناخته نشود به معنا و مفهوم، آینده نگری را پی نمی بریم و نم ی­توانیم از کاربرد منطقی آن در هیچ زمینه ­ای سخن به میان آوریم. می ­دانید که در این سال­ های اخیر بسیار در حق علم مبالغه شده است، هر چند که این رشته علم پرستی یا ساینتیسم (Scientism) نیز برای خود سر دراز دارد و از زمان افلاطون و ارسطو دستمایۀ ماده (طبیعت) گرایان و ناخدا باوران عالم بوده است، لیکن علم در فرهنگ جدید به منزلۀ «ایمان» و برای بشر جدید جانشین معبودی­ های گذشته شده است. در تفکر اسلامی ما دو نوع عقل و دو نوع علم داریم، عقل و علم مادی، فیزیکال، دنیوی، منحصر به طبیعت، سکولار و فی الجمله منسلخ و منقطع از وحی، و عقل و علم دیگر مادی، و متافیزیکی، مابعدالطبیعی، اسپریتوال و معنوی و بالاخره منبعث از وحی و مرتبط با آن. اگر فقط عقل و علم مادی (دنیوی) و پیشرفت­های این چنینی مطرح باشد که مصداقش «ظهر الفساد فی البّر و البحر بما کسبت ایدی الناس» (بر اثر آنچه مردم کرده­اند فساد و تباهی در خشگی و دریا آشکار شده …» (روم، 141) می­باشد، گرم شدن زمین، سوراخ شدن لایه ازن، خشکسالی، فجایع زیست محیطی، خشک شدن دریاچه­ ها و آلوده شدن آب دریاها و اقیانوس ­ها، آلودگی­ های جنسی، اخلاقی، اجتماعی و بین ­المللی و غیره.

لیکن علم دینی، در هر حوزه­ای از علوم و از جمله حوزه آینده­نگری، علمی است که از عقل و فکر و ذهن یک متخصص یا عالم خدا باور و دیندار بیرون می­ تراود، عالمی که مفروضات پیشینی و مقومات ذهنی او مبتنی بر نوعی خداباوری است. چنانکه، مثلاً در فیزیک و نجوم و کیهان شناسی، آنچه از فکر و ذهن اقسام نیوتون و پلانک و انیشتین و امثالهم تراوش می­ کند اساساً دینی (خداباورانه) است و آنچه از فکر و ذهن اقسام راسل و یا اخیراً استیفن هاوکینگ بیرون می­ آید نوعاً غیر مرتبط با وحی و اندیشه ­های دینی و لذا اساساً غیر دینی است.

دکتر گواهی اظهار داشت:این را هم می­دانیم که فرد مؤمن حقیقی در هر کاری که وارد می ­شود قبل و بعد و به همراه آن خدا را می­ بیند و این نه به معنای آن است که داده­ ها (فکت­ها)ی علمی و یا شیوه­ های استنباط و استخراج نتایج و احکام در علم دینی با علم غیر دینی متفاوت است، بلکه هم داده­ ها و هم شیوه­ ها مشابه همدیگر بوده و به کلی هم پوشی و هم سانی دارند، لیکن با فرض قبول وجود خدا در عالم، و به تبع آن باور به وجود ما بعد­الطبیعه، روح، متافیزیک، عالم معنا، عالم غیب و غیره، نتایج و اصول علمی مستخرجه متفاوت می­ باشند.

وی با اشار به اینکه  آینده نگری دینی هم حاصل تلاش ­های فکری و ذهنی عالمان آینده نگری است که اصل و اساس خردمندی و علم اندیشی آنها را اصول و مبانی خداباورانه تشکیل می ­دهد و لذا در کنار آینده نگری فیزیکی، مادّی و علمی-صنعتی، به بُعد اخلاق و معنویت و انسانیت و روحانیت وجود فرد و جامعه نیز توجه دارند تا آینده مطلوبی را که طراحی می­ کنند و می­ سازند یکسره خالی از ابعاد غیر مادی روح آدمی نباشد.

دکتر گواهی بیان داشت: تعریف جامع درباره «آینده فرهنگ و تمدن اسلامی» عبارت از این است که ببینیم این فرهنگ و تمدن گسترده و ریشه دار که در تقریباً تمام علوم و معارف بشری دارای موضع، نظر ، طرح و پیشنهاد است در موضوع یا حوزه آینده چه حرف و سخنی دارد و آینده انسان و جهان را چگونه می ­بیند و می­خواهد و می ­پسندد.اما در رابطه با «آینده نگری از منظر فرهنگ و تمدن اسلامی» این به معنای ان است که این فرهنگ و تمدن با حوزه علمی و معرفتی آینده نگری چه نگاه و برخوردی دارد، چنانکه در رابطه با سایر حوزه­ های علمی مثل فیزیک و شیمی و طب و روانشناسی و غیره نظر دارد.

وی افزود: موضوع سوم هم «آینده فرهنگ و تمدن اسلامی» است، بدین معنا که خود این فرهنگ و تمدن عریض و طویل چه آینده­ای را پیش رو دارد، اعتلاء، سقوط، انحراف، ایستائی، زوال، شکوفائی یا هر امر دیگری؟! پس باید دید فرهنگ و تمدن اسلامی به کدام سمت و سو می­رود و برای ما چه آینده­ هایی متصّور و محتمل است و چرا؟

دکترگواهی با بیان این موضوع که زیر بنای فرهنگ و تمدن اسلامی «قرآن» است.گفت: قرآن کتابی سر تا پا آینده نگرانه است (چون که «گذشته» گذشته است و «حال» هم تا بخواهی به آن توجه کامل کنی تبدیل به «گذشته» شده است، زندگی در «آینده» جریان دارد. (هر چند که، به تعبیر قرآن کریم، «گذشته» هم به نوعی کتاب عبرت آموزی برای آینده است.

وی بیان داشت:در مورد آینده فرهنگ و تمدن اسلامی با دو نگاه یا دو رویکرد متفاوت مواجه هستیم، یکی اینکه موضوع را از منظری دینی/ قرآنی ببینیم و دیگری اینکه آن را از نگاهی آینده نگرانه (علم آینده نگری) مورد توجه قرار دهیم. همین نگاه به آینده فرهنگ و تمدن اسلامی، با قدری تسامح، در رابطه با فرهنگ و تمدن مسیحی و غیره و بلکه آینده جهان نیز صادق است.در «آینده فرهنگ و تمدن اسلامی». قرار نیست از آینده آخرالزمانی اسلام یا مسیحیت یا اصل دین سخن بگوئیم، چون که خود اسلام و قرآن به خوبی این نکته را تبیین کرده و به صراحت گفته ­اند که سرانجام، بندگان صالح خداوند وارثان زمین خواهند بود (سوره قصص، آیه 5). امّا این با وضع دیروز و امروز و فردای ما اکثر مردم جوامع اسلامی چه ربطی دارد؟

دکتر گواهی گفت: بر حسب حکم فطرت و وجدان انسانی و آموزه­ های دینی/ اسلامی، همه ما بویژه نخبگان، دلسوختگان و روشنفکران جوامع اسلامی موظفیم که لحظه ­ای از پای ننشینیم و به کوشش برای ساختن خود و بلکه کلّ جامعه بشری بپردازیم.

دکتر گواهی در پایان تأکید کردند که آینده نگری به هیچ وجه به معنای توانائی حدس، پیش بینی، تخمین و این قبیل امور نیست و بلکه به معنای گام برداشتن به سوی دگرگونی کردن اوضاع نامطلوب و درک بدیل­ های احتمالی و ساختن آینده­ های مطلوب است از این قرار ما مسلمان­ های عالم هم باید سعی کنیم که آینده فرهنگ و تمدن اسلامی را مطابق فطرت پاک، عقل سلیم، و وجدان بیدار خود، چنانکه خدا و رسول از ما خواسته ­اند بسازیم؛ جامعه­ ای عقلانی، رحمانی، صلح طلب، با نشاط، پویا، مرفه، شاد، پیشرفته و سرآمد علم و اخلاق و عرفان و نوع دوستی و انسان مداری.