مشکانی در نقدی بر مقاله متولی امامی:/اعتمادسازی در تمدن اسلامی، نیاز به فقیه مُتَخلُّق دارد نه عارف
نشست تخصصی «ظرفیتهای موجود برای ساخت تمدن نوین اسلامی» عصر روز گذشته ۵ دی ماه در تالار اندیشه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در قم برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجت الاسلام والمسلمین سید محمدحسین متولی امامی در تبیین مقاله خود تحت عنوان «ظرفیت های عرفان اسلامی در تمدن سازی نوین اسلامی» به بیان و تبیین نقطه نظرات خود در این مقاله به طور اجمالی پرداخت.
وی با ارائه تعریفی خاص از عرفان، اظهار کرد: عرفان، درک و شناخت عمیق از هستی است و تمدن در نگاه اسلامی نیز به معنای تمکن می باشد.
متولی امامی بر این باور بود که تمدن یک رویکرد است، نه موضوعی در کنار موضوعات و بنابراین عرفان تمدنی، فهم تمدنی از عرفان است.
وی در آثار و ظرفیت های عرفان در جامعه که می تواند کمک کند به تمدن سازی اسلامی، به مولفه های مختلفی اشاره کرد که از آن میان می توان به تجلی باطن عالم در تکوین و تشریع، عتماد سازی، حماسه سازی، افزایش تحمل اجتماعی، افزایش سعه صدر اجتماعی، ایجاد روحیه تسلیم و در نهایت، هماهنگ کردن رفتارهای اجتماعی اشاره کرد.
متولی امامی در نتیجه گیری از مباحثش اظهار کرد: عرفان و عارف در جامعه وقتی باشند و جامعه عرفانی شود، عرفان از عرفا و فقها سرریز به بقیه اعضای جامعه می شود و همه جامعه همزمان رشد خواهند کرد.
در ادامه این نشست، حجت الاسلام مشکانی، به عنوان یکی از ناقدین حاضر در جلسه به بررسی و نقد این مقاله پرداخت و گفت: از آنجا که ورود کلان به علوم اسلامی تا به حال شکل ساختاری و مسجلی به خود نگرفته است، علی القاعده وقتی کسی که به این علوم وارد می شود، تبحر خاصی می خواهد و در نتیجه ورود به این حوزه ها مبارک و میمون است.
وی با اشاره به اینکه تمدن را اگر بخواهیم در یک تقسیم بندی آن را مطرح کنیم، باید سراغ بنیانهای تمدن برویم، گفت: در این وهله، بحث های هستی شناسی و انسان شناسی و معرفت شناسی مطرح می شود و در اینجا باید دید که این متغیر در کجای این حوزه می تواند اثر گذار باشد.
مشکانی با اشاره به مقاله ارائه شده توسط آقای متولی امامی، اظهار داشت: بیشتر مقاله مربوط به این بخش بود که عرفان اسلامی در حوزه کنشگران متمدنان متدین چه اثرگذاری می تواند داشته باشد. در واقع مقاله حاضر فقط به سبک زندگی اسلامی پرداخته و بقیه موارد می تواند به مقاله اضاله شود.
وی بر این باور بود که وجه ممیز بین تمدن اسلامی و غیر اسلامی در روح حاکم بر تمدن است و در همین باره افزود: اگر روح حاکم، ساخته نشود، تمدن، خروجی نخواهد داشت.
مشکانی در ادامه افزود: وجه تمایز بین تمدنها، اصالتا همان اختلاف روح است که در واقع می خواهد عرفان را جایگزین روح حاکم بر تمدن اسلامی بکند.
وی با بیان اینکه بین تعریفهایی که در مقاله به معنای عام و خاص معنای عرفان ارائه شده است، در مقاله رفت و آمد وجود دارد، اظهار داشت: گویی همان معنویت گرایی که امروزه در غرب جریان دارد، در این مقاله به عرفان تبیین شده است.
مشکانی در ادامه سخنش به تفاوت اخلاق و فقه، اشاره کرد و گفت: من با نظر آقای متولی امامی موافقم که بین اخلاق و فقه هم نمی توان به راحتی تمایزی ایجاد کرد.
این منتقد در همین باره ادامه داد: فقه، از آن حیثیتی از دین سخن می گوید که منجزیت و معذریت را تبیین می کند. گام بعدی یا لایه بعدی این است که همین رفتار به ملکه نفسانی تبدیل شود، که در این صورت تبدیل به اخلاق می شود.
وی در پایان سخنانش، با مخالفت با نظر متولی امامی، درباره بحث اعتمادسازی در جامعه، اظهار کرد: به نظر من، همین که فقیه، متخلق باشد، توان اعتمادسازی را دارد و این امر نیازی به عرفان ندارد.
انتهای پیام/