امام رضا(ع) نشان داد که میتوان حکومت نداشت و تمدنسازی کرد
به گزارش دبیرخانه هفته علمی تمدن نوین اسلامی به نقل از طلیعه؛ نشست تخصصی تمدن اسلامی از عصر بعثت تا عصر ظهور با تأکید بر نظریه کتاب تمدن رضوی و با ارائه مباحثی پیرامون تمدن تاریخی اسلام، تمدن نوین اسلامی ـ تمدن برتر مهدوی، نقد تمدن غرب و نظریه پایان تاریخ و جنگ تمدنها در اصفهان برگزارشد.
در این نشست تخصصی محمدحسین رجبی دوانی مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام و دانشیار تاریخ دانشگاه امام حسین (ع) به محورهای زیر اشاره کرد:
– واژه تمدن در قرآن و زبان اهل بیت به کار برده نشده ولی مفهوم آن فراوان در قرآن و سیره بوده.
– اگر تمدن را با عنوان شهرنشینی بشناسیم در قرآن زیاد پرداخته شده. شهر هایی که خدا پیامبرانی به آنها داد و ناشکری کرده و در برخی موارد که پیروی از پیامبر الهی کردند.
– در فرهنگ اسلامی هیچ شهری بدون مسجد جامع اسلامی شناخته نمی شود..
– اگر شاخص های یک تمدن را که در کتاب موسی نجفی آمده با تمدن پیامبر(ص) بسنجیم می بینیم پیامبر(ص) یک تمدن به پا کرده که ابداع و نوآوری است.
– مثلاً در عرصه سیاست نظام ولایت را تأسیس کردند.
– اقتصاد بر مبنای ریشه کنی فقر در جامعه با قرض الحسنه که بشر قبلا اصلاً اعتنایی به آن نداشته۰
– عصر رسالت عصر تأسیس تمدن اسلامی است.
– ولی رشد وشکوفایی یا افول تمدن ها به نوع نگاه حاکمیت ها متکی است۰
– البته تمدن اسلامی مدیون هارون و مأمون نیست.
– به جز دوران امام علی(ع)، سایر اعصار بیشتر دوران تقلید و اقتباس است. گستره سرزمین اسلامی زیاد می شود و از فرهنگ سایر ممالک اقتباس می شود.
– تقلید از ساسانی و تقلید از رومی ها در دوران تقلید و اقتباس امامان ما آزادی عمل ندارند.
– هرچه در تمدن اسلامی معرفت داریم مرهون ائمه است و جنبه های منفی که باقی مانده است به خاطر حاکمان است.
– تا قبل از آمدن امام رضا علیه السلام فرد ایشان به فقه شناخته می شد. ولی بعد از مناظرات معلوم شد ایشان در تمام عرصه ها استاد بلامنازع است.
– شیعه در اندک مواردی که به قدرت رسید اوج تمدن مسلمین را نشان داد بلکه اوج تمدن بشریت که همان قرن ۴ است نشان داده میشود ۰
– ما اطلاعاتمان در مورد امام رضا(ع) بسیار محدود است و بیشتر از حضور ۲٫۵ ساله ایشان در ایران خبر داریم.
سپس موسی نجفی استاد تمام فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با ظرافت و نگاه تمدنی آنچه از امام رضا(ع) داریم تحت عنوان تمدن رضوی مطرح کرد.
– این تمدن اگرچه به نام امام رضا(ع) است ولی از پدرانشان اخذ شده و در عصر ایشان مسائل پیچیده تر شده و لذا جا دارد عنوان تمدن رضوی را به تمدن ائمه بدهیم.
و نیز اصغر طاهرزاده محقق و مدرس برجسته عرفان و فلسفه اسلامی به ارئه مطالب خود پرداخت که محورهای آن در ادامه می آید:
– اساساً حقیقت در تمدن ظهور می کند.
– مثلاً حرکت اربعین تمدنی بیرون از تمدن غرب را نشان می دهد.
– در سیطره تمدن غربی که میگوید به هیچ تمدن دیگری نباید فکر کرد، کتاب می گوید می توان تمدنی به نام تمدن رضوی ایجاد کرد.
-شاخصه تمدن مدرن این است که عالم را منبع انرژی می داند ولی ما نگاه دیگر و نگاه قدسی به عالم داریم.
– امام رضا(ع) نشان داد که می توان حکومت نداشت و تمدن سازی را جلو برد.
– یک بار به دین در ساحت کلام نگاه می کنیم ویک بار یه دین از ساحت حضور نگاه می کنیم که خیلی فرق دارد.
– من به تمدن رضوی، تمدن نرم رضوی می گویم.
– چشم انداز را می خواهم بگویم.
– تمدن رضوی یک چشم انداز است که افق را روشن می کند.
– ما که می خواهیم تمدن بسازیم باید اجمال خود را بتوانیم نشان دهیم.
– کتاب کمک می کند امیدوارانه به آینده خود در نظام فکر کنیم.
– اگر انسان ترسیم درستی به آینده اش نداشته باشد همین الان زندگی اش سیاه است.
– بله در مدینه النبی ما تمدن داریم ولی نسبت به حکومت علی (ع) اجمال است و تمدن رضوی تفصیل بیشتری به تمدن علوی دارد.
ـ تمدن مهدوی خیلی وسیعتر از تمدن رضوی است.
– از خصوصیات خوب کتاب، این است که موضوعات را با نگاه تمدنی نشان می دهد.
و سپس اصغر منتظرالقائم استاد تمام تاریخ دانشگاه اصفهان نیز به تبیین محورهای ذیل پرداخت:
– کتاب و حکمت و عدالت که انبیا آوردند همان تمدن سازی است.
– علوم نیز توسط انبیا به مردم آموزش شد و مدنیت و پیشرفت هم بوسیله انبیا به مردم آموزش داده شد.
– نظام اجتماعی و مدنیت خصوصا توسط رسول اسلام (ص) و نیز ایجاد نظام و دولت اسلامی با قدرتی ساخته شد که از بیرون و درون تایید شده است.
– گرچه انحرافاتی بعدا ایجاد شد ولی امام علی(ع) هادی و مرشد و وصی بود برای برگرداندن به مسیر اصلی.
اشتباه است که علم و تمدن از زمان مامون بوده است.
– در عصر مامون ترجمه کتاب بیگانه آمد.
– علم در دوران امام رضا(ع) با ورود به خراسان و مناظرات ایشان جوانه زد و تا بعدها مدارس ایجاد شد.
– ما با تربیت شاگردان امامان معصوم (ع) در رشته های مختلف متوجه ابعاد تمدنی تشیع میشویم و این شروع قبل از ترجمه های یونانی است
و بعد از او قاسم پورحسن دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی (ره) نیز به ایراد سخن پرداخت محورهای سخنان وی در ادامه می آید:
– ما در ایران کار مهمی در مورد فهم ماهیت تمدن انجام نداده ایم ما مفروض میگیریم که تمدن چیست.
– تمدن مدنیت و شهرنشینی نیست. تشکیل حکومت و قدرت سیاسی نیست. تمدن امری بنیادی تر است.
– نسخه متفاوت از تمدن می توان بیان کرد. هانتیگتون بی دلیل میگوید هفت نسخه تمدن داریم.
– ما فقط دو نوع تقابل داریم تمدن غرب و اسلامی.
– اسلام هم تمدن ساخته و هم داعیه تفکر تمدن را دارد.
– فریدمن می گوید ماهیت تمدن تکنیک است ولی بنده و موسی نجفی میگوییم ماهیت تمدن تکنولوژی نیست.
– تکنولوژی سلطه می آورد و نه لزوماً بنیادهای تمدن را.
– تمدن فرآیندی است و بدون حلقه آگاهی شکل نمی گیرد.
– تمدن با یک خلیفه شکل نمی گیرد و با یک خلیفه از بین نمی رود.
– نمی شود گفت علم را از نو بنیان نهاد. علم روند رشد تدریجی دارد.
– غربی ها از مسلمین رشد خود را گرفتند داد و ستد در علم طبیعی است.
– نمی توان با کنار زدن غرب ، با نگاه منطق تمدنی را به پا کرد.
– نمی توان عقل جمعی بشر را کنار زد. علوم اسلامی نمیتوان تأسیس کرد مگر با سهیم شدن در مرزهای دانش. این منطق علم است.
– فارابی گسست معرفتی از یونان است.
– تمدن سازی ما در ذیل غرب نیست ولی با غرب داد و ستد دارد.
– نمی توان قضاوت صفر و صدی از تمدن کرد. تمدن مبحث پیچیده ای است.
– اگر به نحو دانش گونه و نظریه پردازانه کار نکنیم نمی توان ماهیت تمدن آینده را ساخت.
– ماهیت تمدن کنونی تکنولوژی است ولی ماهیت تمدن آینده لزوماً تکنولوژی نیست.
– منظور از تمدن نوین اسلامی چیست؟
– فهم ما از گذشته دو منظر دارد: گذشته به منظر زمان سپری شده، گذشته برای آینده.
– محور تمدن از نطر من متن است و از نظر دکتر نجفی توحید محور است ۰
نشست تخصصی تمدن اسلامی از عصر بعثت تا عصر ظهور پنج شنبه ۲۶ بهمنماه در سالن همایشهای خانه بیداری اسلامی برگزار شد.
انتهای پیام/