هفت مقاله درباره تمدن در «راه ناهموار تمدن»
به گزارش دبیرخانه هفته علمی تمدن نوین اسلامی؛ تمدن مفهومی است دردسرساز. هیچ کس نمی داند این واژه پرشکوه و اسرارآمیز دقیقا چیست و به چه چیزی دلالت دارد. به همین علت هر کس خواسته است درباره این مفهوم بحث کند، لاجرم از آن تعریفی به دست داده است و این تعاریف نو به نو به ابهام این مفهوم بیشتر دامن زده است.
در کتاب «راه ناهموار تمدن» هفت مقاله درباره تمدن از نویسندگان مختلف آمده است. مقاله اول «آرمان تمدن: منشاها، معناها واشارات» نوشته برت باودن، مقاله دوم «تمدن و سرچشمه های آن» نوشته آرپاد ساکولسایی، مقاله سوم «برخورد تمدن ها: مدلی برای توسعه تاریخی: نوشته گرگوری ملیوئیش، مقاله چهارم « تمدن به منزله تاریخ» نوشته کریستینا رخاس، مقاله پنجم «تحلیل تمدنی: نوسازی سنت جامعه شناختی» نوشته ادوارد تیریاکیان، مقاله ششم «آیا می توان تمدنی زوال یافته را بازسازی کرد؟ تمدن اسلامی یا اسلام مدنی» نوشته مهدی مظفری و مقاله هفتم «برای آخرین بار، تمدن» نوشته حمید دباشی است.
مقاله اول «آرمان تمدن: منشاها، معناها و اشارات» ترجمه فصل دوم از کتاب مفصل برت باودن به نام «امپراطوری تمدن: تکامل ایده امپریالیستی» است. باودن استاد دانشگاه وسترن سیدنی است که سالهاست درباره تمدن و تحلیل تمدنی می نویسد. باودن در امپراطوری تمدن استدلال می کند که پس از تفوق آمریکا در جنگ سرد و مخصوصا پس از حملات یازده سپتامبر، ارجاع به تمدن دوباره بسیار زیاد شده است.
مقاله دوم این مجموعه را آرپاد ساکولسایی نوشته است. این جامعه شناس مجارستانی که در نظریه های اجتماعی و جامعه شناسی تاریخی تخصص دارد، در مقاله «تمدن و سرچشمه آن» به بنیادهای مفهومی این واژه می پردازد. مقاله او به سبک و سیاقی بسیار متفاوت از باودن نشان می دهد کدام نیازها در حیات اجتماعی بشری، منجر به پروراندن این مفهوم شده است. ساکولسایی می گوید هر فرهنگی خشونت داخلی را بین اعضای خود منع می کند اما چگونه باید بر خشونت خارجی فائق آمد؟
«برخورد تمدن ها، مدلی برای توسعه تاریخی» عنوان سومین مقاله این مجموعه است. گریگوری ملیوئیش نویسنده مقاله استاد سابق تاریخ و سیاست در دانشگاه ملبورن استرالیاست و اکثر کتاب ها و مقالات او نیز به جامعه استرالیا و مسائل این کشور اختصاص دارد. او در این مقاله با نقد فهم هانتینگتون از واژه تمدن ادعا می کند هانتینگتون خصوصیاتی را به تمدن ها نسبت داده است که به صورت تاریخی دولت – ملت ها دارای آن بوده اند: انسجام و یکپارچگی، نیروی نظامی متشکل، مرکز واحد تصمیم گیری های سیاسی و علاقه روز افزودن به ستیز و منازعه . در مقابل تمدن ها غالبا کلیت هایی رقیق و نامنسجم بوده اند که اشکال بسیار وناهمگونی از زندگی اجتماعی را در دل خود جای می دادند.
بخش چهارم این مجموعه بخشی از مقدمه کتاب کریستینا رخاس به نام «تمدن و خشونت: رژیم های بازنمایی در کلمبیای قرن نوزدهم» است. این بخش که با عنوان «تمدن به منزله تاریخ» ترجمه شده است، تمهید نظری رخاس برای پرداخت به مساله توامانی گفتمان های تمدنی و خشونت در جهان سوم است.
مقاله ادوارد تیریاکیان به نام «تحلیل تمدنی، نوسازی سنت جامعه شناختی» پنجمین بخش از این مجموعه مقالات است. تیریاکیان که به همراه سعید امیرارجمند کتاب «بازاندیشی در تحلیل تمدنی» را تدوین کرده است، یکی از جامعه شناسانی است که می گوید مفهوم تمدن اگرچه دارای کثرت معنایی و ابهام درونی است، هنوز بلا استفاده نشده است، بلکه می توان در موقعیت هایی که واحدهای تحلیلی دیگر ناکارآمدند، از آن بهره برد.
ششمین مقاله این مجموعه نوشته مهدی مظفری است. مظفری استاد بازنشسته علوم سیاسی در دانشگاه آرهوس دانمارک است. او در «آیا می توان تمدنی زوال یافته را بازسازی کرد؟» به دنبال کنکاش در سوالی است که ذهن بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان مسلمان را در سده اخیر به خود مشغول کرده است.
همچون دیگر مقاله ها، مظفری نیز صفحات اولیه مقاله خود را به بحث درباره معناهای گوناگون این واژه اختصاص داده است؛ علاوه بر این کوشیده است تا معنای چیزهایی مانند «انحطاط تمدن» یا «احیای تمدن» را نیز روشن کند.
هفتمین و آخرین مقاله کتاب نوشته حمید دباشی است. دباشی استاد شناخته شده دانشگاه کلمبیاست که کتاب های متعددی درباره ایران و جهان اسلام نوشته است. او با نگاه پسااستعمارگرایانه خود در مقاله « برای آخرین بار، تمدن» نقد کوبنده ای به تمدن و نتایج خشونت بار و استعماری آن وارد کرده است.
کتاب «راه ناهموار تمدن»، گردآورنده محمد ملاعباسی در ۲۵۶ صفحه توسط نشر ترجمان علوم انسانی در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است.
انتهای پیام/