گزارش برنامه تلویزیونی «به سوی تمدن نوین اسلامی»/مدن نوین اسلامی، مبتنی بر نظام های نظری ـ عملی اسلام است
ویژه برنامه «به سوی تمدن نوین اسلامی» به مناسبت، نخستین هفته علمی تمدن نوین اسلامی، عصر جمعه، ۴ دی ماه با حضور فرزاد جهان بین، مدیر این هفته علمی و با اجرای مهدی آقابیگی از آنتن شبکه اول سیما پخش شد.
در این برنامه جهان بین به سوالات مهدی آقابیگی، مجری برنامه به سوی تمدن نوین اسلامی پاسخ گفت. آنچه که در ادامه می آید مشروح این مباحث است:
پرسش: مساله ای که فکر می کنم از همه نکته ها یک مقدار تاکید و توجه ما بر آن جلب می شود محوریت علم و دانش برای موضوع تمدن نوین اسلامی است، چه تعریفی خود شما از عنوان تمدن نوین اسلامی دارید تا برویم سراغ قید نوینی که شما برای این موضوع در نظر گرفته اید
جهان بین: تمدن از جمله واژه هایی است که سخت به تعریف تن می دهد به همین دلیل تعاریف متعددی از تمدن بیان شده است، اما از جهت لغوی سه معنا برایش ذکر می کنند، یکی به معنای سکنی گزینی و سکونت که در مقابل کوچ نشینی و حالت بدویت است که حضاره هم که به آن می گویند ناظر بر همین نگرش است.
معنای دیگر تمدن به معنای عمران و آبادانی است و معنای سوم که اشاره به مدینه دارد حالت پرشکوه و خیره کنندگی است که تمدن پیدا می کند. اما از جهت اصطلاحی تمدن را می توان عالی ترین صورت بندی زندگی اجتماعی بشر تعریف کرد که خودش دو بخش دارد: یک بخش سخت افزار دارد که ما می بینیم، نهادها، ساختارها، معماری و هنر و همه آن چیزهایی که ملموس است که بخش سخت افزاری تمدن است.
پرسش: سیستمی که بشر برای زندگی در نظر می گیرد که اگر همه را کنار هم بگذاریم می شود تمدن و آن هم بخش سخت افزاری تمدن.
جهان بین: بله، اما بخش نرم افزاری یا به عبارتی سیستم عامل که این نرم افزار یک سیستم عامل است که ما چه چیزی را در عرصه سخت افزاری ببینیم، معماری و هنر ما چگونه باشد چراکه ما از آن به فرهنگ یاد می کنیم، به عبارتی تمدن مجموعه سخت افزار و نرم افزاری است که در عالی ترین صورت بندی قرار می گیرد و یک قید جغرافیا هم به آن می خورد. تمدن معمولا یک گستره وسیعی از جغرافیا را پوشش می دهد و در بازه گسترده زمان نیز تحقق می یابد لذا می شود از آن به عنوان تمدن یاد کرد. وقتی می گوییم تمدن اسلامی منظور سخت افزاری است که بر اساس نرم افزار و سیستم عامل اسلامی تولید می شود.
پرسش: یعنی دین اسلام؟
جهان بین: بله دین اسلام که می شود تمدن اسلامی. یعنی با همه ویژگی هایی که دین مبین اسلام برای یک تمدن می تواند تبیین و برای ما معرفی کند.
پرسش: که بدون آن در حقیقت چندان نمی توانیم به این تمدن توجه داشته باشیم
جهان بین: همین طور است، ما معمولا وقتی بحث می کنیم می گوییم یک مبانی هنجاری شناختی داریم که هستی شناسی و معرفت شناسی است که این دو بن و پایه هستند، بر اساس آنها نظام های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی ایجاد می شود و بعد بر اساس این نظام ها ساختارها را ایجاد می کنیم. حال هر چه که پایین تر می رویم انتزاعی است و هرچه که بالاتر می آییم انضمامی می شود و مردم آنچه که انضامی است را ملموس می بینند در حالی که این مبتنی بر آن مبانی و نظام هاست.
لذا زمانی که می گوییم تمدن اسلامی یعنی تمدنی که بر اساس مبانی اسلامی و نظام های نظری عملی منتج از این مبانی تولید شده است و عینیت پیدا کرده است و ما امروز (منظور از امروز در بازه جغرافیایی وسیع و در یک گستره تاریخی وسیع آن را درک می کنیم).
حال این تمدن ممکن است صدسال دیگر یا دویست سال دیگر اتفاق بیفتد کمااینکه ما در تمدن اسلامی وقتی از مدینه النبی که در آستانه میلاد پیامبر اکرم(ص) هستیم، بارقه این حکومت تشکیل و زده شد تا بیاید و به اوج اش برسد قرن چهارم ـ پنجم می شود و قرن چهار و پنج اوج این تمدن است که تمدن درخشان و خیره کننده ای است، لذا این زمان می برد. لذا وقتی می گوییم تمدن اسلامی چیزی نیست که الان داشته باشیم ولی افق است و بناست که به آنجا برسیم.
پرسش: یعنی در حقیقت ما در قرن ۴ و ۵ هجری قمری به ثمر نشستن و میوه دادن این تمدن را می بینیم، در حوزه های مختلف به خصوص بحث علم و دانش
جهان بین: بله! در آن دوران به اوج می رسد.
پرسش: حالا ما می خواهیم این قید نوینی که برای آن آورده ایم را با ساز و کارهای جدید تعریف کنیم و فرهیختگان و همه عزیزانی که کرسی های علمی دارند و صاحب نظران را دعوت وفراخوان کنیم که به این موضوع کمک کنند
جهان بین: همین طور است، چون این مهم جز از طریق تضارب آرا، گفت وگو، نمی تواند اتفاق بیفتد ولی در مورد مولفه نوین که گفتید. ما وقتی قید نوین را می آوریم می خواهیم تمدنی که بناست در آینده تشکیل شود و از انقلاب اسلامی جرقه اش زده شده را داشته باشیم. این تمدن با تمدن اسلامی از جهات عدیده ای فرق می کند، لذا آنچه که در قرن یک تا قرن شش داریم و افول آن دیگر از قرن شش و هفت است و اوج اش قرن چهار و پنج می شود با تمدن نوین اسلامی تفاوت دارد. ما نمی خواهیم آن تمدن را احیا کنیم می خواهیم بازآفرینی کنیم.
دو مثال ملموس می زنم، مثال اول در مورد بحث علم و فناوری است، در تمدن اسلامی با وجود آنکه علم گسترش یافته بود ولی هیچگاه در طراز وسیع به فناوری در واقع نرسید و علم نتوانست قدرت ایجاد کند.
در تمدن غربی علم سر از قدرت در می آورد، به فناوری به تجارت می رسد. من مثال عرض کنم، ابن سینا یک کتابی دارد که البته منسوب به ابن سینا است. در آن کتاب قریب به صد دستگاه ماشین سنگین طراحی کرده است که برخی از آنها واقعا به ماشین های امروز نزدیک هستند. اسم آن کتاب الان خاطرم نیست. این کتاب منسوب به ابن سینا است، اما این کتاب هیچ گاه نیامد در عرصه عمل بروز یابد و ماشین ساخته شود. یکی از دلایل اش این بود که نوع نگاهی که به علم بود علم را صرفا برای علم می خواستند نه علم را برای زندگی، لذا ما در روایت به تعبیر امیرالمومنین داریم که حضرت فرمود:«العلم سلطان» یعنی علم قدرت می آورد، هرکس داشت غلبه می یابد و هرکس نداشت مغلوب می شود.
اما نکته دیگر در بیان تفاوت ها بحث جایگاه مردم در نظام سیاسی است، ما در آن تمدنی که بوده است سلاطین را داشته ایم و مردم نقش محوری نداشته اند در حالی که در تمدن نوین اسلامی به تعبیر امام راحل و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مشروعیت را دو پایه می دانیم. یک پایه آن مشروعیتی است که حاکم از طریق سلسله ارتباطی است که با امام، پیامبر و خدای متعال می گیرد پیدا می کند.
پرسش: ارتباطی که دین برایش مشخص کرده است
جهان بین: بله، و یک پایه مشروعیت مردم هستند، یعنی اگر مردم نخواهند و حکومت خواست خود را تحمیل کند مشروعیت اش را از دست می دهد، این نظر صریح امام راحل و مقام معظم رهبری است، لذا حکومتی که در راس آن مردم هستند و مردم انتخاب و تصمیم گیری و نظارت می کنند در این بخش هستند لذا ما تمدن نوین اسلامی را احیای تمدن درخشان اسلامی گذشته نمی دانیم که علی رقم نقاط قوت نقاط ضعف برجسته ای داشته است، تمدن نوین اسلامی بازآفرین است.
پرسش: یعنی توجهی به نیازهای امروز؟
جهان بین: بله!، آنچه که امام راحل(ره) و یا مقام معظم رهبری(حفظه الله) می گویند نیز از دل دین در آمده است.
پرسش: یعنی همان پیشرفت ایرانی اسلامی که مقام معظم رهبری می فرمایند؟
جهان بین: بله!، فهم ما و تجربه جدید ما همه این موارد کمک کرده است، دنیایی که با آن ارتباط داریم، مبانی و معارف اصیلی که از جهت اسلامی دست مان است همه کمک خواهد کرد که ما تمدن جدیدی را رقم بزنیم که هرچند مشابهت هایی با تمدن اسلامی سابق دارد ولی این به معنای واقعی کلمه نوین است و متناسب با اقتضائات است.
پرسش: و پاسخگوی نیازهای امروز ماست
جهان بین: بله!
پرسش: چه دستاوردهایی را امروز می توانیم برای این موضوع نام ببریم؟
جهان بین: من ابتدا صحبت قبلی ام را جمع می کنم و بعد وارد این سوال می شوم. زمانی که از تمدن نوین اسلامی سخن می گوییم مقصودمان صورت بندی عالی از زندگی اجتماعی است که در آن اخلاق، علم همراه با اخلاق و همراه با معنویت وجود دارد ، سیاست همراه با دیانت است، رشد همراه با عدالت است و این به خوبی تفاوت هایی را که میان تمدن اسلامی و تمدن غربی وجود دارد و همچنین تفاوت هایی که با تمدن پیشین اسلامی داشته است را نشان می دهد. تفاوت ها را می توان از دل همین تعریف در آورد.
اما در مورد سوالی که عنوان شد، ما در آینده پژوهی روشی به نام «پس نگری» داریم . پس نگری با تصور آینده مطلوب شروع می شود و به این علت به آن پس نگری می گوییم چون شما در تصور مطلوب می نشینید و از آن نقطه اکنون را نگاه می کنید و بعد می گویید چگونه برنامه ریزی کنم که الان ام به آن تصور مطلوب ام برسد، همه ما وقتی که بخواهیم ناخودآگاه آن را انجام می دهیم.
هرکدام از ما مطلوب هایی در ذهن مان است، خودمان، رفتارمان و خانواده مان را بر اساس آن مطلوب مدیریت می کنیم که به آن سمت برویم. رفتار ما را آرمان ما مشخص می کند. حالا در «پس نگری» همین است، بنابراین ما آینده مطلوب را شروع می کنیم، تصور می کنیم و اکنون را برنامه ریزی می کنیم برای رسیدن به آن.
این مساله با نکته ای که در مورد تمدن نوین اسلامی و طرح و نقشه اش اشاره داشتم یک تاثیر اساسی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های ما دارد. الان ما برنامه پنج ساله ششم را داریم، برنامه های پنج ساله گذشته را داشته ایم، خب این بناست که در پنج سال ما را به کدام مطلوب برساند.
لذا از چالش هایی که در دوران بعد از انقلاب داشتیم همین چالش عدم اجماع بر روی تصویر مطلوب از آینده بوده است و بعضا باعث شده است ما رفتارهای زیگزاگی در برنامه ریزی ها داشته باشیم.
پرسش: افق ۱۴۰۴ هم که می گوییم می تواند ربطی به این تمدن نوین داشته باشد؟
جهان بین: بله!، مقام معظم رهبری دقیقا با ابلاغ سند چشم انداز و با تفصیل همان چیزی که امام راحل در مورد تمدن نوین اسلامی فرموده بودند و رهبری نیز به تفصیل دنبال آن هستند دست روی این نقطه گذاشتند.
در اینجا چند مثال ملموس می زنم شاید دقیق تر جا بیفتد. یک مثال بحث مساله زن، خانواده و اشتغال است. این بحث مهمی است و یکی از چالش های ماست. همین را یک مقدار باز می کنم. الان در تمدن نوین اسلامی می گوییم زن شأن اجتماعی دارد و هم خانواده مهم است.
در غرب آن شاخص را GDP( تولید ناخالص داخلی) گذاشته اند و زن را هم بر اساس میزان درآمدی که در واقع می تواند ایجاد کند در نظر گرفته اند که در این تولید ناخالص در یک فصل یا سال تاثیر بگذارد.
لذا اگر یک خانواده فرزند خوبی تربیت کرد در آن جی.دی.پی تاثیری ندارد. طبیعتا جامعه به این سمت می رود که خانواده متلاشی شود. «آلوین تافلر» در کتاب «موج سوم» بیان می کند که در آمریکا که به نسبت خانواده و جامعه مذهبی تری هم هست از میزان هفت درصد بیشتر خانواده به معنای سنتی خانواده را دیگر نداریم. تازه تافلر آن زمان این را می گفت یعنی حدود چهل-پنجاه سال قبل که این کتاب را نوشته بود.
علت چیست؟ چون وقتی که ارزش شد جی.دی.پی هویت زن در بیرون تعریف می شود. الان ژاپن جزو ۱۰ کشور و در راس ۱۰ کشوری است رشد جمعیت اش منفی است و پیش بینی می شود در بازه زمانی مشخصی ژاپن جمعیت زیر بیست سال نداشته باشد و در بازه زمانی بسیار دوری از روی کره زمین محو شود مگر آنکه بخواهند بحث مهاجرت را راه بیندازند.
پرسش: یا یک سری متغیرهای خودشان را تغییر دهند؟
جهان بین: بله!، چون زن و مرد دنبال فرزندآوری نمی روند چون نمی توانند، چون در آنجا همه چیز بر اساس مادیات تعریف شده است، از آن طرف شأن اجتماعی هم مهم است.
امام راحل(ره) و مقام رهبری تاکید دارند که زن باید هویت اجتماعی داشته باشد و حتی خانواده را هم مطرح می کنند. خانواده مهمترین حلقه از حلقات اجتماع است.
حال ما در برنامه پنج ساله ششم توسعه چگونه باید برنامه ریزی کنیم که پنج سال ما به این افق بیشتر نزدیک تر شود یعنی هم زن شأن اجتماعی داشته باشد و خانواده حفظ شود و خدای نکرده خانواده فرو نپاشد که هیچ، با قدرت در جامعه به عنوان مهمترین نهاد جامعه ادامه کار دهد.
مثال دیگر در مورد بحث رشد و عدالت، وقتی رشد اصل شد شرایط متفاوت می شود. آمریکا را مثال می زنم، ۱۶تریلیون دلار تولید ناخالص آمریکا است، آمریکا سیصد میلیون جمعیت دارد، ۱۶ تریلیون را تقسیم بر ۳۰ میلیون کنید می شود پنجاه هزار دلار سرانه هر نفر، آیا همه در آمریکا پنجاه هزار دلار دریافت می کنند ؟ در حالی که الان حدود شصت میلیون نفر در آمریکا از طریق کوپن امرار معاش می کنند.
همین جنبش ۹۹درصدی که بود می گویند یک درصد ۹۹ درصد، ۹۹ درصد یک درصد، نظرشان این است. فرض کنید یک مراسم عروسی، شکلات پخش می کنند، آنهایی که قدشان بلندتر است بیشتر می گیرند و آنهایی که پایین تر هستند کمتر می گیرند، اگر این شکلات که پخش می کنید بیشتر شد طبیعتا به پایینی ها هم بیشتر می رسد ولی کماکان این شکاف طبقاتی وجود دارد.
اما آمریکایی ها یک هنری دارند که این موارد را از بین نمی برند بلکه یک جور در نظام اجتماعی شان حل می کنند.
حال زمانی که ما می گوییم تمدن نوین اسلامی منظور تمدنی است که در آن برای همه رفاه هست، رشد و عدالت هست، باید روی این موارد فکر و طراحی شود، جامعه به چه سمتی باید برود که به آن افق نزدیک شویم.
پرسش: ببینید همه این مواردی که صحبت می کنیم بالاره نیازهای امروز ماست، و نیازهای امروز ما را متوجه بحث تمدن نوین اسلامی می کند. منتهی ظرفیت هایی که ما الان می توانیم بر اساس آنها پایه های این تمدن نوین را بنا کنیم چه ظرفیت هایی در جامعه ماست. دیشب دکتر غلامی حتی اشاره کردند که ما تمدن نوین اسلامی که می گوییم حتی برای کل جهان اسلام هم می تواند مطرح باشد اما الان در کشور خودمان با ظرفیت های دانشگاهی و علمی خودمان می خواهیم موضوع را احیا کنیم و مطرح کنیم و تبادل نظر داشته باشیم، اما ظرفیت های امروز که ما می توانیم بر پایه آن به این سمت برویم چیست؟
جهان بین: تمدن نوین اسلامی به معنای واقعی با آن مشخصاتی که در گستره وسیع اشاره داشتم و در واقع با یک نگاه تاریخی تحقق کامل اش در زمان ظهور است اما ما در روایت داریم مردمی از مشرق زمین خروج می کنند که آنان زمینه سلطنت عالم گیر حضرت صاحب الامر را فراهم می کنند.
یعنی باید زمینه سازی شود، لذا مقام معظم رهبری در واقع پنج مرحله را ذکر می کنند که الان ما در مرحله دولت اسلامی و جامعه اسلامی هستیم. اگر ما بتوانیم یک جامعه اسلامی الگو را به عنوان یک نمونه کوچک از آن نمونه ایده آل و عالی ایجاد کنیم این خود به خود تکثیر می شود، تمدن این طور نیست که پروژه ای باشد و عده ای تصمیم بگیرند تمدن ایجاد کنند.
تمدن وقتی توانست بلوغ خود را نشان دهد دیگران الگوبرداری می کنند کما اینکه الگوهایی که در منطقه می بینیم و دستاوردهایی که داشته ایم و نظام مردم سالاری دینی مان را می بینیم. مثل مفهوم صدور انقلاب، کسی نمی خواهد به زور انقلاب را صادر کند.
پرسش: وقتی الگوی خوبی بود خود به خود طالب پیدا می کند.
بله!، نظام مردم سالاری دینی ظرفیت مهمی است که سی و هفت سال تجربه و بالنده شده است و بحث زایش علوم انسانی اسلامی به عنوان نرم افزار تحقق آن تمدن است.
پرسش: که خود همین می شود موتور محرکه این موضوع؟
جهان بین: بله! همین طور است، اعتماد به نفسی که در مردم ما هست، عموم نظرسنجی هایی که انجام شده است نشان می دهد که مردم ما امروز اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند و این نکته بالایی است، ظرفیتهایی که اسلام عقلایی و خصوصا شیعی برای تحقق یک تمدن دارد و معارف اصیلی که به هرحال در اسلام هست همه این موارد وجود دارد.
پرسش: چه صحبتی با اساتید دانشگاه و دانشگاهیان دارید؟
جهان بین: این امور جز از طریق تضارب آرا و همفکری به دست نمی آید لذا درخواست داریم که کمک و همیاری کنند.
انتهای پیام/