تحول فرهنگی دارای ریشه انقلاب تمدنی است
به گزارش روابط عمومی هفته علمی تمدن نوین اسلامی به نقل از طلیعه؛ حجت الاسلام علیرضا پیروزمند دبیر هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی ماهیت تمدن نوین اسلامی را تشریح کرد و گفت: ماهیت تمدن نوین اسلامی از فرهنگ اسلامی نشات می گیرد زیرا جوهره تمدن را فرهنگ تشکیل می دهد. فرهنگ بیانگر ارزشها، باورها و رفتارهای فرد و جامعه و مبتنی بر مکتب است. تمدن تجلی تحقق فرهنگ محسوب می شود و می توانیم فرهنگ را خواستگاه شکل گیری تمدن بدانیم. به همین دلیل خواستگاه تمدن اسلامی، فرهنگ اسلامی خواهد بود.
پیروزمند با بیان اینکه تمدن اسلامی ظرف تحقق ارزش های اسلامی است، گفت: تمدن اسلامی با فرهنگ اسلامی از نظر مفهومی متفاوت هستند. فرهنگ در مقام تمثیل مانند روح و تمدن مانند کالبد می ماند اما در مقام تحقق، این دو از یکدیگر تفکیک ناپذیر هستند. هیچ کجا فرهنگ بدون تمدن و تمدن بدون فرهنگ وجود نخواهد داشت.
وی با اشاره به نقش مدیریت پذیر بودن تمدن اسلامی افزود: اگر تمدن را به معنای مظاهر عینی که بشر با آن زندگی کرده و نیازهای خود را برطرف می کند، بدانیم به این نتیجه می رسیم که دستاوردهای بشری بر اساس نیازهایش بوجود آمده و مدیریت شده است. به عنوان مثال بشر در صنعت خودرو بر اساس نیاز خود به آن تنوع داده و تکنولوژی آن را تغییر داده است و تحت مدیریت انسان هم شکل گرفته است. مدیریت در تمدن بسیار پیشرفته تر از صنعت اما از همین جنس خواهد بود. وقتی مدیریت در صنایع خودرو بوجود آمد در دیگر صنایع هم شکل می گیرد و بالطبع در ساختارها و قوانین اجتماعی هم پیاده می شود. اگر نقش اراده انسان در انتخاب این موارد را لحاظ کنیم، مدیریت پذیر بودن تمدن نمایان می شود.
تمدن تجلی تحقق فرهنگ محسوب می شود و می توانیم فرهنگ را خواستگاه شکل گیری تمدن بدانیم. به همین دلیل خواستگاه تمدن اسلامی، فرهنگ اسلامی خواهد بود.
پیروزمند اضافه کرد: مدیریت پذیری در مقوله های اجتماعی مانند تمدن که شاید بزرگترین بستر مدیریت اجتماعی باشد به این معنا نیست که تمام خواسته های دولتمردان و متفکران تحقق پیدا کند زیرا در محیط اجتماعی انسان ها دارای اراده هستند و می توانند انتخاب شخصی داشته باشند و دارای توانایی تمرد و تخلف هستند. به همین دلیل شاید واقعیت جامعه با خواست حکومت ها و گروه های مرجع در جامعه برابری نکند اما برابری نکردن دلیل بر مدیریت نشدن تمدن نیست.
وی با اشاره به نوع سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی افزود: سبک زندگی دارای جنبه های تحققی و مطلوبیت است. به عنوان مثال وقتی از سبک زندگی مطلوب یا نامطلوب سؤال می کنیم، بحث فرهنگی مطرح می شود زیرا راجع به ارزش ها، باورها و الگوهایی که مناسب یا نامناسب برای زندگی بشر نیست، سخن می گوید. گاهی هم جنبه تحققی یا عینی و واقعی سبک زندگی مد نظر قرار می گیرد.
فرهنگ سازنده تمدن است
دبیر هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم افزود: بر این اساس سبک زندگی در حوزه های تمدن و فرهنگ قرار می گیرد و به همین دلیل با صحبت از سبک زندگی باید مشخص شود که کدام جنبه از سبک زندگی مورد توجه است. در هر دو صورت تمدن را فرهنگ می سازد و در جامعه اسلامی فرهنگ باید مبتنی بر آموزش های اسلامی باشد و بالطبع سبک زندگی هم بر همین اساس شکل می گیرد.
پیروزمند ادامه داد: سبک زندگی مطلوب باید از فرهنگ اسلامی اخذ شود و اگر فرهنگ اسلامی متذکر می شود که بخشی از اوقات روزمره به عبادت، کار و استراحت پرداخته شود، فرم و سبک خاصی از زندگی را تعریف می کند. مواردی از این قبیل در کنار یکدیگر سبک زندگی مطلوب اسلامی را تشکیل می دهند. ضمن اینکه در سبک زندگی اجتماعی هم باید کار بیشتری انجام شود.
وی تصریح کرد: تحول فرهنگی و انقلاب فرهنگی دارای ریشه انقلاب تمدنی است. در انقلاب فرهنگی گستره وسیعی از سخن وجود دارد که عرض و طول فرهنگ در آن تنیده با سایر ابعاد جامعه است و وارد فاز جدیدی از بحث می شود مانند اینکه ابعاد فرهنگ چیست و تحول فرهنگی چگونه اتفاق می افتد؟
پیروزمند گفت: فرهنگ در درون خود شامل فرهنگ عمومی و فرهنگ تخصصی است و در عین اینکه هر دو بر هم اثر دارند، فرهنگ تخصصی تاثیرگذاری بیشتری بر فرهنگ عمومی دارد. فرهنگ تخصصی از دانشهای تخصصی ریشه می گیرد و به جامعه صادر می شود و نخبگان جامعه ای که با آن درگیر می شود را جذب کرده و از طریق آنها به کل جامعه سرایت می کند.
در انقلاب فرهنگی گستره وسیعی از سخن وجود دارد که عرض و طول فرهنگ در آن تنیده با سایر ابعاد جامعه است و وارد فاز جدیدی از بحث می شود
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، حلقه اتصال بین فرهنگ و تمدن
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه شاخص ها و چارچوب هایی که باید در قالب الگو در تمدن اسلامی تحقق بخشیده شود باید از فرهنگ اسلامی اخذ شود، اضافه کرد: برای تبدیل فرهنگ به تمدن نیاز به منطق اضافه تر وجود دارد که آن هم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. این الگوی اسلامی حلقه اتصال بین فرهنگ و تمدن می تواند باشد یعنی توانایی ترجمان تمدنی فرهنگ را دارد به این معنی که برای پایبندی به آن فرهنگ باید چه ساختارها و قوانینی داشته باشیم تا جریان فرهنگ در تمدن ضمانت اجرایی پیدا کند.
پیروزمند در پایان سخنانش گفت: جریان فرهنگ در تمدن نیاز به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دارد ضمن اینکه الگوی مورد نیاز برای تمدن سازی دارای سطوح مختلفی است و ما فقط یک الگو نخواهیم داشت.
انتهای پیام/