بازگشت به خویشتن تأثیرات عمیقی در ایجاد تمدن نوین اسلامی دارند
به گزارش روابط عمومی هفته علمی تمدن نوین اسلامی؛ تمدن سازی نوین اسلامی یعنی احیای تمدن اسلامی بر اساس الگوهای جدید و مطابق با مقتضیات زمان و مکانی که در آن قرار داریم. این تمدن پس از ظهور تمدن مادی گرای غرب، تجربه جدیدی است که قابلیت عرض اندام و تقابل با آن تمدن را دارد و به همین دلیل تمدنی نو در برابر تمدن مغرب زمین که در حال تبدیل شدن به تمدن کهنه است به شمار می آید. به همین منظور با حاکم قاسمی، دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) و رئیس کمیسیون آینده نگاری و آینده پژوهی تمدن نوین اسلامی گفتگویی در این خصوص انجام شده است که در ادامه آمده است:
ضمن تلاش برای تربیت نسل جدید و آماده کردن آنها در مواجهه با وضعیت های نوظهور و جدید، باید در استفاده از تکنولوژی و ابزارهای جدید نیز کارآمدی خود را افزایش داد و آنها را به خدمت گرفت و در مسیر شکل دادن تمدن نوین اسلامی تلاش کرد
*با توجه به رقابت تمدنی اسلام و غرب، تمدن نوین اسلامی با چه وضعیتی روبرو خواهد شد؟
با توجه به رقابت تمدنی اسلام و غرب و با توجه به توانمندی و وضعیت هریک از آنها در مواجهه با مسائل و مشکلاتی که پیش روی بشر قرار دارد، سناریوهای متعددی قابل تصور است که وضعیت تمدن اسلامی در هریک از این سناریوها متفاوت خواهد بود. برای تمدن اسلامی در این سناریوها می توان بدترین، بهترین و محتمل ترین سناریو را ترسیم کرد. بدترین سناریوی قابل تصور آن است که تمدن اسلامی نتواند در مواجهه با بحرانها و مسائل بشری پاسخگو باشد و بنابر این میدان را به تمدن رقیب واگذار کند. اما با توجه به ظرفیت ها و توانمندی های تمدن اسلامی تحقق این سناریو بعید است.
در مقابل بدترین سناریو، بهترین سناریو آن است که تمدن نوین اسلامی در رقابت از همه پیشی بگیرد و غلبه کند. این هم با توجه به توانمندی های تمدن رقیب بعید به نظر می رسد. محتمل ترین آن است که رقابت ها تداوم یابد اما با توجه به ظرفیت ها و توانمندی های خاص هریک از تمدن ها، همکاری های تمدنی شکل بگیرد و تداوم یابد. در این وضعیت تمدن اسلامی با توجه به توانمندی های مادی و معنوی خود، بویژه در مواجهه با بحران های بنیادی معنوی و اخلاقی در جهان معاصر و یا بحران هایی مانند محیط زیست، از جایگاه بالایی برای تاثیر گذاری بر جوامع در مسیر شکل دادن تمدن نوین اسلامی برخوردار است.
البته باید تلاش شود تا این ظرفیت های مادی و معنوی از قوه به فعل درآیند. اگر این تلاش صورت نگیرد تمدن های رقیب فضا را به نفع خود پر و اشغال می کنند. در این مسیر ضمن تلاش برای تربیت نسل جدید و آماده کردن آنها در مواجهه با وضعیت های نوظهور و جدید، باید در استفاده از تکنولوژی و ابزارهای جدید نیز کارآمدی خود را افزایش داد و آنها را به خدمت گرفت و در مسیر شکل دادن تمدن نوین اسلامی تلاش کرد.
*نظر خود را درباره تاثیرگذاری تمدن نوین اسلامی بر جهان و نظام سلطه بفرمایید؟
بزرگترین تمدن رقیب تمدن نوین اسلامی، تمدن غربی است. این تمدن با تسلط بر منابع جهان، حضور در مناطق استراتژیک، به خدمت گرفتن تکنولوژی و تسلط بر رسانه ها سعی دارد خود را در موقعیت برتر قرار دهد و جهانی کند. اما این تمدن با تمام توانمندی ها و ابزارهای قدرتی که دارد با بحران های عمیقی روبروست. بویژه با بحران های معنوی، اخلاقی، و تنش های درونی. تمدن اسلامی نسخه و تجویزهای جهان پسندی برای بسیاری از بحران ها و سرگشتگی های بشر امروز دارد. از این رو اگر بتواند این توانمندی ها را به ظهور برساند و راهکارها، الگوها و پیشنهادهای خود را برای جهانیان مطرح کند قطعا مورد پذیرش قرار می گیرد و می تواند بر جهان تاثیر بگذارد.
از این جهت است که باید عزم خود را جزم و با ایجاد یکپارچگی و همگرایی در جهان اسلام و ترکیب توانمندی های مسلمانان در گوشه و کنار جهان، اثرات برتری فنی و تکنولوژیک تمدن غربی را محدود و خنثی کرد و با به کار گرفتن تکنولوژی نو و استفاده از رسانه ها و مواردی از این نوع امکان و زمینه عرضه خود به جهانیان را فراهم آورد. در چنین وضعیتی تمدن نوین اسلامی می تواند با یکپارچه کردن ظرفیت ها و توانمندی های جهان اسلام، قدرت تاثیرگذاری خود را افزایش داده، بر جهان و نظام بین المللی تاثیرات عمیقی برجای بگذارد.
ابرقدرتها مانند امریکا برای حفظ وابستگی کشورهای ضعیف تر به خود و اعمال سلطه بر جهان با اتکا بر این نظریه ها کوشیدند نظم نوینی شکل دهند و از فرایندهای تمدن سازی به ویژه در جهان اسلام جلوگیری کنند
*نظر شما درباره چگونگی مواجهه تمدن نوین اسلامی با بحران های ناشی از تمدن غربی و راهکارهای عبور از این بحران ها چیست؟
بسیاری از بحران های امروز بشر اگر چه ریشه در تمدن غربی دارد اما به مسئله ای جهانی تبدیل شده است. مثل بحران های زیست محیطی، منازعات و جنگ ها، بحران های معنوی و اخلاقی. مواجهه و حل این بحرانها هم نیاز به نیرو و امکانات عظیم دارد و هم نیاز به همکاری های جمعی و جهانی. بنابر این تمدن نوین اسلامی باید اولا راهکارهای خود را از منابع و آموزه های اسلامی استخراج و به زبانی قابل قبول به جهانیان عرضه نماید.
از طرف دیگر باید به سمتی برود که این راهکارها را جهانی نماید تا بتواند امکانات و توانمندی های کشورهای مختلف درجهان اسلام و جامعه بین المللی را جذب کند و در مسیری با هدفی مشترک سوق دهد. به علاوه بخشی از نیروها تلاش می کنند تا با تشدید رقابت ها در جهان رویارویی تمدنی ایجاد کنند تا توانمندی های جهان اسلام نه در مسیر ساختن تمدنی نوین بلکه در جهت جنگ و رقابت بکار گرفته و هزینه شود. از این رو باید تلاش شود تا امکان همگرایی در جهان و جذب همکاری و مشارکت جوامع مختلف فراهم شود. در این صورت تمدن اسلامی می تواند تجویزهای خود در مواجهه با بحران ها را عملیاتی و اجرایی نماید.
*وابستگی ملت های مستضعف به ابرقدرت ها تا چه اندازه می تواند در جلوگیری از تحقق تمدن نوین اسلامی موثر باشد؟
این وابستگی ها اثرات منفی دارد زیرا همگرایی در جهان اسلام و همکاری های جهانی را تضعیف می کند. از طرف دیگر موجب می شود تا ابرقدرت ها که سیاست های رقابتی برای حفظ سلطه و منافع خود را مد نظر دارند با اعمال سلطه، فرایندهای همکاری های تمدنی را تخریب و بیشتر بر جنگ و رقابت اصرار ورزند. این امر موجب می شود توانمندی ها برای تمدن سازی در جهت رویارویی و جنگ هدایت شود و در نتیجه امکان تمدن سازی محدود گردد. شاید بتوان اعلام نظریه هایی مانند جنگ تمدنها و یا پایان تاریخ را در اواخر قرن بیستم در این جهت توجیه و تبیین نمود. چرا که ابرقدرتها مانند امریکا برای حفظ وابستگی کشورهای ضعیف تر به خود و اعمال سلطه بر جهان با اتکا بر این نظریه ها کوشیدند نظم نوینی شکل دهند و از فرایندهای تمدن سازی به ویژه در جهان اسلام جلوگیری کنند.
*نظر شما درباره ضرورت تقویت روحیه خودباوری در ملتهای مسلمانان در برابر تمدن غربی و نتیجه آن در شکل گیری تمدن نوین اسلامی چیست؟
بازگشت به خویشتن و ایجاد روحیه خودباوری تاثیرات عمیقی در جهت ایجاد تمدن نوین اسلامی دارند. خودباختگی موجب می شود تا ملت های اسلامی خود را در مقابل تمدن های رقیب از جمله تمدن غربی باخته و بپذیرند که ایجاد تمدنی غیر از تمدن غربی محال است. دیدگاه هایی که تاکید دارند برای متمدن شدن باید از فرق سر تا نوک پا غربی شد، یا دیدگاه هایی که تمدن اسلامی را مربوط به گذشته می دانند که برای مسائل روز پاسخی ندارد، یا دیدگاه های که عمدتا با الگو گرفتن از غرب و نسخه های تجویزی غرب برای رفع مشکلات تلاش می کنند همه از این نوعند. اما خودباوری می تواند یأس را از بین برده، امید به آینده ایجاد کند.
با خودباوری، ملت های مسلمان باور می کنند که می توانند تمدن با عظمتی را در وضعیت کنونی جهان ایجاد کنند. بنابر این لازم و وظیفه است با استفاده از روش ها و ابزارهای مختلف در جهت تقویت خودباوری تلاش شود. در این جهت اقشاری مانند نخبگان فکری و فرهنگی، فرهیختگان، و هنرمندان نقش اساسی دارند. به ویژه نهادهای تربیتی و آموزشی مسئولیت و وظیفه خطیری دارند.
طبیعتا استوار کردن سبک زندگی بر آنها چندان نمی تواند اسلام واقعی را به جهانیان عرضه نماید. بنابراین شرایط را برای تقویت روند تحقق تمدن نوین اسلامی دشوار می سازد
*به نظر شما سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی بر چه اساسی استوار است؟
سبک زندگی مبتنی بر باورها، روش ها و هنجارهایی است که از منابع معتبر اسلامی ریشه می گیرد. این مسئله بسیار مهم است. چرا که برخی از روایت ها و چهره هایی که از اسلام و مسلمانان در جهان امروز ترسیم شده منعکس کننده اسلام ناب و اسلام واقعی نیست. طبیعتا استوار کردن سبک زندگی بر آنها چندان نمی تواند اسلام واقعی را به جهانیان عرضه نماید. بنابراین شرایط را برای تقویت روند تحقق تمدن نوین اسلامی دشوار می سازد.
شکل دادن گروه ها و جریان های منتسب به اسلام و عرضه آنها به جهانیان از سوی قدرت های استعماری و ایجاد اسلام هراسی با همین هدف و سخت کردن شرایط برای شکل دادن تمدن نوین اسلامی صورت گرفته و می گیرد، لذا لازم است چهره اسلام ناب و باورها، ارزشها، روش ها و هنجارهای آن با اتکا بر منابع معتبر اسلامی به جهانیان معرفی و برای شکل دادن سبک زندگی بر اساس آن تلاش شود. در این جهت علمای اسلام در جهان اسلام و تلاش آنها برای تقریب مذاهب و ایجاد وحدت اسلامی نقش کلیدی و اساسی دارد.
انتهای پیام/